یادداشتی دربارهی سریال Money Hesit و فیلم سینمایی V for Vendetta
و آنچه رسانه با ما میکند

چند سالی طول کشید که منِ عشقِ سینما، پذیرفتم سینما دیگر جایش را به سریالهای تلویزیونی داده است و کارکرد سینما را باید در سریالها جستجو کرد و بعد از این پذیرش دشوار بود که به سراغ سریال دیدن و نقد سریال رفتم.
طبیعتا کمی از مردم عقب افتاده بودم و سریالهای مهمی در طی آن سالها که من همچنان در پی حفظ تقدس سینما بودم، پخش شده بود و باید برای درک آنچه مخاطب تجربه کرده بود، سرعتم را زیاد میکردم و چه شبها که تا صبح سریال دیدم!
سریال money heist اما این میان از لیست من جا ماند و جا ماند؛ تا همین دو ماه پیش که شروع کردم به دیدنش: شب تا صبح، با سرعت و دروغ چرا – علیرغم همهی ضعفهای سریال – با لذت!
و الان رسیدهام به آغاز فصل 5 .
اواخر فصل 4 سریال بود که یک شب که بیخواب بودم، خیلی اتفاقی فیلمی محصول سال 2005 را برای دیدن انتخاب کردم و این انتخاب موجب اتفاق خیلی عجیب و جالبی شد:
آن فیلم نامش V for Vendetta بود با کارگردانی جیمز مک تیگو و بازی به یادماندنی ناتالی پورتمن و هوگو ویوینگ؛ فیلمی قصهگو با ساختی متوسط که میشد بهتر و سرگرمکنندهتر باشد، اما بیشتر شعارزده و سوبژکتیو از کار درآمده بود. با این حال فیلمی بود که قصهاش و نحوهی روایتش تا چندین ساعت با آدم میماند و کار میکرد.

این فیلم یک ویژگی جالب دیگر نیز داشت:
ایدهی اصلی سریال money heist (نقابهای متحدالشکل و یکسانسازی مردم با سارقین) گویا الهام گرفته از این فیلم سینمایی است. پس طبیعتا کسی که در سال 2005 و یا سالی در این بین فیلم سینماییV for Vendetta را دیده باشد و بعد در سال 2017 تماشای سریال money heist را آغاز کرده باشد، باید به یاد فیلم بیفتد و یا حداقل منتقدین و روزنامهنگارها و اهل قلم در این حوزه باید جایی، حداقل در صفحهی اینستاگرامشان به این شباهت و این گرتهبرداری اشاره میکردند.

اما من هرچه گشتم، جایی اشارهای به این شباهت و گرتهبرداری ندیدم و نخواندم.
و این برایم بسیار عجیب بود.
چرا که فیلم V for Vendetta فیلم معروفی است و فروش بالایی در زمان اکران داشته است (فروش: 132.5 میلیون دلار / سرمایهی اولیه: 54 میلیون دلار) و هشتگهای مربوط به فیلم نیز در اینستاگرام پرتعداد هستند.
اما اینکه هیچجا، هیچ شخصی به شباهت سریال اسپانیایی money heist با این فیلم سینمایی نمیپردازد، نشان از قدرت یک عنصر مهم در جهان امروز دارد که حتی صنعت سرگرمی (ٍEntertainment) را مدیریت میکند و به مخاطبین این صنعت خطدهی و جهتدهی میکند:
آن چیزی نیست جز “رسانه”.
و رسانه اغلب، حتی در جوامع مدعی آزادی، در خدمت قدرت حاکم است و طبیعتا در مسیر بقای قدرت و قدرتمندان فعلی گام برمیدارد و هنر هرچه به صنعتی شدن و سرگرمیِ “صرف” نزدیک شود، ابزار بهتری میشود برای الیناسیون افراد جامعه. البته ذکر یک موضوع را لازم میدانم:
من معتقدم که سینما هنر- صنعت است و رسالت اولیه و اصلیاش سرگرمی است؛ اما بیشک مهم است که اندیشهی پشت یک سرگرمی چه باشد و سازندهی فیلم قصد دارد که از پس ابژهی فیلم و با کمک سرگرمی، چه سوژهای را به مخاطب القا کند و در او نهادینه نماید.

مثلا فیلمV for Vendetta سرگرمکننده است، یک فیلم قصهگو است که همزمان که تِم سیاسی دارد، رنگ و بوی عاشقانه نیز دارد، تم جاسوسی نیز دارد و پر است از المانهای سرگرمکنندهای مثل خشونت و عشق؛ ولی در عین حال میتواند از کانال همهی این المانها، سوژههای مهمی را به مردم انتقال دهد، که احیانا چند روز بعد از تماشای فیلم، ناخودآگاهِ تماشاچی را به دست میگیرد و موجب تغییر او و نگرشاش به جهان و یا پدیدهای خاص میشود.
اما در سریال money heist سرگرمی حرف اول و آخر را میزند و اگر احیانا شباهتی در این سریال با فیلمهای تهییجکننده سیاسی میبیند صرفا ظاهر است و دک و پ، بدون هیچ کارکردی روی مخاطب.

در واقع منِ مخاطب در پسِ هیجان ناشی از سرقت، جذابیتهای عشقی و جنسی و یک Bella Ciao ی بیربط ولی هیجانانگیز و گولزننده، همهی انرژی و خشمی که ممکن است نسبت به شرایط زندگی و جامعهام داشته باشم تخلیه میکنم، بدون هیچ کارکردی. و اینگونه است که دیگر در زندگی واقعی دنبال راه نجاتی برای خودم و جامعهام نیستم، چرا که احساس خشم نمیکنم. در واقع سریال money heist علیرغم ظاهر فریبندهای که دارد، صرفا و مطلقا سرگرمی است و حتی چیزی سخیفتر از سرگرمی صرف:
money heistکانالی است برای تخلیهی انرژی مردمی، انرژیای که اگر از کانال سرگرمی تخلیه نشود و یا با سرگرمیای که در پشت آن اندیشه و کنشگری آموزش داده شود، ممکن است در زندگی واقعی منجر به کنش اجتماعی – سیاسی و تغییر شرایط زندگی مردم شود. اما money heist مردم را سرگرم میکند و همزمان فریب میدهد و این را با ابزار در اختیار سینما به خوبی انجام میدهد: خشونت، سرقت، س – ک – س و عشق!
در ادامه نیز “رسانه” به وسط میآید و در راه کامل شدن وظیفهی سرگرمی صرف بودن سریال، به او کمک میکند:
رسانه است که از سال 2017 تا همین الان باعث شده تا میزان بالایی از خوانندگان این سطور یادشان نیفتد که صحنههایی دقیقا شبیه به سریال money heist را در یک فیلم سینمایی نسبتا خوب دیدهاند، فیلمی که مثل money heist تنها سرگرمکننده نبود، بلکه در پس سرگرمکنندگی، آموزنده و ایجادکنندهی کنشگری در مردم هم بود و میتوانست موجب حرکت، جنبش و تغییر و تحول در جامعه شود، نه مثل money heist تنها موجب گذراندن وقت مردم جلوی تلویزیون و سرگرمی و ترشح آدرنالین و تمام. و فردا، در زندگی واقعی، روز از نو روزی از نو…!